رکوردشکنی CVFs در تأمین مالی بیوتک
از ۱۱ دور به ۴۴ دور: تحلیل افزایش فعالیت سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی (CVFs) در بیوتک و پیامدهای استراتژیک آن برای استارتاپهای علوم زیستی
در سالهای اخیر، فضای تأمین مالی استارتاپهای بیوتکنولوژی با کند شدن طولانیمدت جریان سرمایه خطرپذیر سنتی مواجه بوده است. دشواری در انجام عرضه اولیه سهام (IPO) و نیاز سرمایهگذاران به حفظ طولانیتر شرکتها در بخش خصوصی، بسیاری از استارتاپهای جوان را در معرض خطر جدی کمبود نقدینگی و حتی تعطیلی قرار داده است. در چنین شرایطی، فرصتی طلایی برای یک دسته خاص از سرمایهگذاران فراهم شد تا قدم پیش نهند و نقش حیاتی ایفا کنند: شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی (CVFs). این واحدها که اغلب تحت چتر شرکتهای بزرگ دارویی فعالیت میکنند، با ورود فعال و حجم بالای سرمایه، در حال تغییر دادن چشمانداز تأمین مالی بیوتکنولوژی هستند.
دادههای جمعآوریشده نشان میدهد که صندوقهای سرمایهگذاری مرتبط با شرکتهایی نظیر نوو هولدینگز (Novo Holdings)، الای لیلی (Eli Lilly) و سانوفی (Sanofi Ventures) در سال ۲۰۲۵ به فعالترین حامیان شرکتهای خصوصی تبدیل شدهاند. این حضور چشمگیر نشاندهنده اهمیت فزاینده این بازوهای مالی در اکوسیستم استارتاپهای علوم زیستی است، بهویژه در دورهای که دسترسی به سرمایه سنتی با محدودیتهای جدی روبرو شده است
سایبرکست قسمت 69:موج حمایتی جدید در بیوتکنولوژی

ثبات نقدینگی و استراتژی بلندمدت
حضور CVF به عنوان “نشانهای از اعتبار” برای سایر سرمایهگذاران تلقی میشود و شانس موفقیت استارتاپها در IPO و ادغام و اکتساب (M&A) را افزایش میدهد
افزایش فعالیتهای شرکتی در بحبوحه رکود سرمایه
رکود چندین ساله در تأمین مالی بیوتکنولوژی مشکلات متعددی را برای استارتاپها به وجود آورده است؛ علاوه بر چالشهای دشوار شدن IPOها، شرکتهای نوپا مجبور به نگهداشتن شرکتها در حالت خصوصی برای مدت طولانیتر شدهاند، که این امر سرمایهگذاران را وادار به احتیاط بیشتر در تخصیص نقدینگی کرده است. در نتیجه، بسیاری از استارتاپها برای جذب دورهای بعدی تأمین مالی دچار مشکل شدهاند که به تعدیل نیرو، کاهش برنامههای توسعه و در برخی موارد، تعطیلی کامل انجامیده است. علاوه بر این، ابهامات مربوط به مقرراتگذاری و قیمتگذاری داروها، و همچنین تهدیدات رقابتی از سوی اکوسیستم رو به رشد بیوتکنولوژی چین، چالشهای دیگری را نیز به این محیط اضافه کرده است. در همین زمینه پرتلاطم بود که بازوهای سرمایهگذاری شرکتی فرصت بزرگتری برای مشارکت پیدا کردند.
شرکتهای داروسازی بزرگی مانند فایزر، نوارتیس، روشه و جانسون و جانسون طی دهه گذشته بازوهای خطرپذیر خود را برای تأمین مالی شرکتهای علوم زیستی در مراحل اولیه تأسیس کرده بودند و این واحدها همیشه بخش شناختهشدهای از اکوسیستم بیوتک بودهاند. با این حال، در سالهای اخیر این شرکتها با فعالیت بیشتر و سرمایهگذاری در مراحل اولیهتر، نقش خود را پررنگتر کردهاند. دادهها نشان میدهند که نوو هولدینگز در سال ۲۰۲۵ در ۱۸ دور سرمایهگذاری خطرپذیر خصوصی مشارکت داشته است، که این میزان بالاترین در میان تقریباً دو جین شرکت پیگیری شده توسط BioPharma Dive است. الای لیلی و سانوفی ونچرز نیز هر کدام ۱۳ مشارکت داشتهاند که آنها را در زمره فعالترین شرکتها قرار میدهد.
مزیتهای رقابتی سرمایه شرکتی: نقدینگی پایدار و استراتژی بلندمدت
برخلاف سرمایهگذاران خطرپذیر سنتی، بازوهای سرمایهگذاری شرکتی برای افزایش سرمایه جدید به تأمین مالی خارجی از شرکای محدود (Limited Partners) وابسته نیستند. در عوض، آنها سرمایه خود را مستقیماً از شرکتهای مادر خود تأمین میکنند که این منبع نقدی ثابتتر است. این ثبات مالی به آنها اجازه میدهد تا یک استراتژی بلندمدت را اتخاذ کنند و کمتر بر بازده سریع متمرکز باشند. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند لیلی و نوو نوردیسک به دلیل محبوبیت داروهای GLP-1 خود برای چاقی، میلیاردها دلار درآمد جدید کسب کردهاند، که به آنها (و در مورد نوو، به شرکت مادر آن یعنی نوو هولدینگز) امکان میدهد با نقدینگی بیشتری فعالیت کنند.
اسکات بیردزلی، مدیرعامل نوو هولدینگز، اظهار داشته است که نیاز قابل توجهی به سرمایهگذارانی مانند نوو وجود دارد که «جیبهایی پرعمقتر» دارند و «تمرکز طولانیمدتتری» برای ایفای نقش در این فضا دارند. وی تاکید کرد که متأسفانه، کشف و توسعه دارو ارزانتر نشده، بلکه گرانتر شده است، بنابراین نیاز به سرمایه فراگیرتر از همیشه است. برد رابینگ، معاون لیلی ونچرز، نیز بیان کرد که حضور سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی یک “گزینه بسیار جذاب“ است، بهویژه زمانی که دسترسی به سرمایه از منابع خطرپذیر سنتی و بازارهای عمومی محدود شده باشد.

تأیید علمی و افزایش شانس موفقیت برای استارتاپها
حضور یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی میتواند استارتاپهای دارویی جوان را در نظر سایر سرمایهگذاران نیز جذابتر جلوه دهد. این حضور به عنوان “نشانهای از اعتبار“ تلقی میشود، زیرا نشان میدهد که شرکت دارویی مادر، علم و یافتههای آن استارتاپ را بررسی کرده و تائید میکند. آریانا داکروز، معاون ارشد گروه بانکداری سرمایهگذاری علوم زیستی و مراقبتهای بهداشتی استایفل، بیان میکند که این افراد (CVFs) در کاری که انجام میدهند، بهترین در کلاس خود هستند، بنابراین مشارکت آنها برای سایر سرمایهگذاران تأییدیهای مهم محسوب میشود.
نقش این بازوهای شرکتی در افزایش شانس موفقیت استارتاپها در خروج از بازار به خوبی مشهود است: گزارش ماه جولای ۲۰۲۲ نشان داد که حداقل ۷۰ درصد از عرضههای اولیه بیوفارما از آن زمان شامل حداقل یک سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی بودهاند، و همه این انتشارات سهام حداقل ۵۰ میلیون دلار سرمایه جذب کردهاند. علاوه بر این، این بازوهای شرکتی از حداقل ۶۰ درصد از شرکتهای بیوتکی که در آن دوره خریداری شدند نیز حمایت مالی کرده بودند، که این آمارها در مجموع نشان میدهند حضور آنها میتواند “احتمال موفقیتآمیز بودن نتیجه“ را افزایش دهد. مزایای این شرکتها فراتر از پول نیز میرود؛ آنها میتوانند به استارتاپها در ایجاد ارتباطات جدید مهم کمک کنند. در حقیقت، شرکتهای بیوتک، “ارزش روابطی را درک میکنند که حول منافع مشترک در زمینه علم شکل گرفتهاند و صرفاً بر اساس فرصت مالی نیستند“.
رشد خیرهکننده و ریسکهای استراتژیک
دادههای BioPharma Dive، رشد شگرفی در فعالیت این سه شرکت نشان میدهد: در سال ۲۰۲۲، نوو هولدینگز، سانوفی ونچرز و الای لیلی در مجموع در ۱۱ دور تأمین مالی خصوصی مشارکت داشتند، در حالی که این مجموع تا سال ۲۰۲۵ به ۴۴ دور افزایش یافته است. این افزایش چهار برابری فعالیت، نشاندهنده میزان عزم شرکتهای دارویی بزرگ برای پر کردن شکاف سرمایه استارتاپهای بیوتک است.
البته، برای استارتاپها، یک نقطه ضعف نظری در این فعالیت وجود دارد و آن هم احتمال وابستگی شدید منافع بازوی خطرپذیر شرکتی به هوسها و اولویتهای شرکت دارویی مادر است. داکروز اشاره کرد که برخی از بازوهای شرکتی دارای “مأموریت در درجه اول استراتژیک“ هستند، یعنی به دنبال فناوریهایی میگردند که با اولویتهای صاحبان دارویی خود همسو باشند. اگر این شرکتها بر اساس چنین مأموریتی سرمایهگذاری کنند، ممکن است تحت تأثیر تغییرات در رهبری یا استراتژی شرکت قرار گیرند، که این امر میتواند باعث شود تأمین مالی پروژههایی که دیگر مورد علاقه شرکت نیستند، بدون هشدار ناپدید شود.
بررسی سرمایهگذاریهای اخیر نوو هولدینگز، الای لیلی و سانوفی ونچرز نشان میدهد که بسیاری از آنها در حوزههایی مانند تحقیقات داروهای مغز و اعصاب و ایمنیشناسی متمرکز هستند که مورد علاقه شرکتهای دارویی مادرشان است. با این حال، سرمایهگذاران شرکتی مصاحبهشده تأکید میکنند که دستورالعمل گستردهتری دارند و بر نیازهای پزشکی برآورده نشده و علومی که احتمالاً به پتانسیلهای دارویی واقعی تبدیل خواهند شد، تمرکز میکنند. جیسون هافلر، مدیرعامل سانوفی ونچرز، در سپتامبر گذشته اظهار داشت: “دیدگاه ما این است که در این لحظه از زمان، این چیزی است که شرکتهای بیوتک به آن نیاز دارند. آنها به صندوقهای مالی و [سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی] نیاز دارند تا وارد عمل شوند و رهبری دورهای سرمایهگذاری را بر عهده بگیرند”.
این روند سرمایهگذاری شرکتی را میتوان به یک کوه یخ شناور در اقیانوس آرام تشبیه کرد. زمانی که دریا (بازار سنتی سرمایه) متلاطم است و کشتیهای کوچک (استارتاپها) در خطر غرق شدن هستند، این کوههای یخ عظیم (شرکتهای مادر دارویی) با ثبات و منابع عظیم خود، نه تنها مانع طوفان میشوند، بلکه بستری پایدار فراهم میکنند تا کاوشهای عمیقتر و طولانیمدتتری در اقیانوس علم و نوآوری صورت پذیرد

• جمعبندی :
این روند سرمایهگذاری شرکتی را میتوان به یک کوه یخ شناور در اقیانوس آرام تشبیه کرد. زمانی که دریا (بازار سنتی سرمایه) متلاطم است و کشتیهای کوچک (استارتاپها) در خطر غرق شدن هستند، این کوههای یخ عظیم (شرکتهای مادر دارویی) با ثبات و منابع عظیم خود، نه تنها مانع طوفان میشوند، بلکه بستری پایدار فراهم میکنند تا کاوشهای عمیقتر و طولانیمدتتری در اقیانوس علم و نوآوری صورت پذیرد.

———————————————————————————
• نکات کلیدی:
-
بحران: رکود سرمایه خطرپذیر سنتی و دشواری IPOها در بخش بیوتکنولوژی.
- نقش ناجی: شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی (CVFs) به دلیل نقدینگی پایدار از شرکتهای مادر (مانند نوو، لیلی، سانوفی) پیشگام شدند.
- رشد فعالیت: مجموع فعالیتهای سه شرکت Novo Holdings، Lilly Ventures و Sanofi Ventures از ۱۱ دور (۲۰۲۲) به ۴۴ دور (۲۰۲۵) افزایش یافته است.
- مزیت رقابتی CVF: عدم وابستگی به تأمین مالی خارجی (Limited Partners)، تمرکز طولانیمدتتر و توانایی تأمین مالی تحقیقات گرانقیمت.
- مزیت برای استارتاپ: تأیید علمی (اعتبار) و افزایش شانس خروج موفق (۷۰٪ IPOها شامل CVF بودند).
-
ریسک: احتمال وابستگی استارتاپ به اولویتهای استراتژیک و هوسهای شرکت دارویی مادر.
• نکات تکمیلی:
-
شرکتهای مادر این CVFها (مانند نوو نوردیسک و لیلی) به لطف فروش بالای داروهای GLP-1 (برای چاقی) دارای نقدینگی مازاد هستند.
- CVFs به استارتاپها در ایجاد ارتباطات جدید مهم کمک میکنند که صرفاً بر اساس فرصت مالی نیست.
-
برخی سرمایهگذاریهای اخیر بر حوزههای مورد علاقه شرکتهای مادر مانند مغز و اعصاب و ایمنیشناسی متمرکز بودهاند.
• نتیجه گیری
صعود شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی در بحبوحه رکود بیوتکنولوژی، نشاندهنده تغییر پارادایم در تأمین مالی علوم زیستی است. این شرکتها نه تنها با ارائه پول پایدار، از غرق شدن استارتاپها جلوگیری میکنند، بلکه با تأیید اعتبار علمی و تسهیل روابط، شانس موفقیت آنها در آینده را بهطور چشمگیری افزایش میدهند. این روند، محیط بیوتک را از تمرکز صرف بر بازده مالی کوتاهمدت به سمت همکاری استراتژیک بلندمدت سوق میدهد. با این حال، استارتاپها باید آگاه باشند که دریافت پول شرکتی ممکن است با ریسک همسویی اجباری با اهداف استراتژیک شرکت مادر همراه باشد.
• پرسشهای تحقیقاتی بیشتر:
-
تأثیر بلندمدت وابستگی استارتاپهای بیوتک به CVFs بر تنوع نوآوری (Discovery Pipeline) و تمایل آنها به دنبال کردن پروژههای با ریسک بالا چیست؟
- آیا رشد فعالیت CVFs، منجر به افزایش قیمت خرید شرکتهای بیوتک توسط شرکتهای دارویی مادر خواهد شد؟
- آیا صندوقهای VC سنتی برای رقابت با CVFs، به سمت مدلهای تأمین مالی مبتکرانه یا افزایش تمرکز بر حوزههای غیرقابل توجه برای شرکتهای دارویی بزرگ حرکت خواهند کرد؟
-
نقش مقرراتگذاری و قیمتگذاری داروها در اروپا و آمریکا چگونه بر استراتژی سرمایهگذاری CVFs در سالهای آینده تأثیر خواهد گذاشت؟
• سخن پایانی نویسنده :
این خبر یک واقعیت تلخ و شیرین را نشان میدهد. شیرین از آن جهت که نوآوریهای حیاتی بیوتکنولوژی به دلیل کمبود سرمایه از بین نمیروند. تلخ از آن جهت که ثبات مالی یک ائتلاف، میتواند استقلال علمی را محدود کند. مقایسه این شرکتهای مادر با “کوه یخ شناور” بسیار دقیق است؛ آنها ثبات دارند، اما جهت حرکتشان توسط جریانهای استراتژیک خودشان تعیین میشود. استارتاپها باید هوشیار باشند: اگرچه پول نوو هولدینگز نجاتبخش است، اما اگر پروژه آنها ناگهان از مسیر استراتژیک نوو نوردیسک خارج شود، کمک مالی بدون هشدار ناپدید خواهد شد. این دوره، دوران پول هوشمند و هدفمند است، نه صرفاً پول.
منبع : به گزارش biopharmadive









